کبریت فروش

بعد از سال ها دختر کبریت فروش را دیدم ،بزرگ و زیبا شده بود به او گفتم کبریت هایت کو؟میخواهم این سرزمین را به آتش بکشم.خنده تلخی کرد و گفت :کبریت هایم را نخریدند  

سال هاست که تن می فروشم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد